ایستگاه آخر
.:: Your Adversing Here ::.
 

من به اندازه یک مجلس ختم، دوستانی دارم

 

چه رفیقان عزیزی 

که بدین راه دراز

 بر شکوه سفر آخرتم ، افزودند

اشک در چشم ، کبابی خوردند

 قبل نوشیدن چای ، همه از خوبی من می گفتند

ذکر اوصاف مرا، 

که خودم هیچ نمی دانستم !

 نگران بودم من، 

که برادر به غذا میل نداشت

دست بر سینه دم در استاد

 و غذا هیچ نخورد

راستی هم که برادر خوب است



 

.: ادامه مطلب :.
  • نوشته : mortezabojari
  • تاریخ: سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:دوستان,مجلس ختم,ایستگاه آخر,مرتضی,بوجاری,,
  • یک نظریه واقعی از عبید ذاکانی

    خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چاله‏ای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله‏ی ایرانیان.

    .: ادامه مطلب :.
  • نوشته : mortezabojari
  • تاریخ: شنبه 25 شهريور 1391برچسب:قیامت,اداب,معاشرت,دوستان,,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد


    mortezabojari

    mortezabojari

    mortezabojari

    http://mortezabojari.loxblog.com

    ایستگاه آخر

    من به اندازه یک مجلس ختم، دوستانی دارم

    ایستگاه آخر

    برای هر مشکلی دست کم دو راه حل وجود دارد ، سکوت و صبر و گذر زمان شاید زندگی آن جشنی نباشد که انتظارش را داشتی حال که به آن دعوت شده ای تا میتوانی زیبا برقص

    ایستگاه آخر